از مواد افزودنی کاهندهی آب برای کاهش مقدار آب مورد نیاز در مخلوط بتن برای رسیدن به اسلامپ مورد نظر، کاهش نسبت آب به سیمان، کاهش حجم سیمان یا افزایش اسلاماپ بتن استفاده میشود. کاهندههای آب معمولاً بین 5 تا 10 درصد از حجم آب در بتن را کاهش میدهند. اضافه کردن افزودنی کاهندهی آب بدون کاهش مقدار آب در آن میتواند بتنی با اسلامپ بیشتر تولید کند. هر چند نرخ کاهش اسلامپ تغییری نمیکند و در برخی موارد حتی افزایش نیز مییابد (نمودار پایین). کم شدن اسلامپ بتن در زمان کوتاه، باعث کم شدن کارایی بتن و کاهش فرصت برایبتنریزی میشود.
در این نمودار نرخ کاهش اسلامپ در سه بتن مختلف نمایش داده شده. همان طور که مشاهده میکنید، اضافه کردن کاهندهی آب باعث کاهش نرخ کم شدن اسلامپ نمیشود و حتی شیب آن را بیشتر نیز میکند. نمودار افقی نشاندهندهی زمان با واحد دقیقه و نمودار عمودی نشاندهندهی مقدار اسلامپ به میلیمتر میباشد.
افزودنیهای کاهندهی آب، به دلیل آن که نسبت آب به سیمان را در بتن افزایش میدهند، باعث بالا رفتن مقاومت بتن میشوند. برای بتنهای مختلف در شرایط مشابه، مقاومت بیست و هشت روزهی بتنی که در آن از کاهندهی آب استفاده شده، بین ده تا بیست و پنج درصد افزایش داشته است. با وجود این که این نوع افزودنیها، باعث کاهش آب در بتن میشوند و تصور عمومی این چنین است که باید جمع شدگی را نیز کاهش دهند، اما مشاهدات و تحقیقات نشان داده که مقدار جمع شدگی به دلیل تبخیر را بیشتر نیز میکنند. هر چند معمولاً نقش کاهندههای آب در مقایسه با دیگر عوامل ایجاد جمع شدگی در بتن، خیلی کمتر است. استفاده از کاهندهی آب برای کاهش مقدار سیمان و آب درمخلوط بتن، با ثابت نگه داشتن نسبت آب به سیمان، در مقاومت فشاری بتن تغییری ایجاد نمیکند یا آن را کاهش میدهد؛ همچنین میتواند باعث کاهش نرخ اسلامپ نیز شود.
افزودنیهای کاهندهی آب بر پایهی مواد شیمیایی استفاده شده در تولیدشان، میتوانند باعث کاهش، افزایش یا عدم تغییر مقدار آب انداختگی بتن شوند. کاهش آب انداختگی در سطوح صافی که شرایط خشک شدن سریع را دارند، مشکلاتی ایجاد میکند. از کاهندههای آب میتوان برای ایجاد تغییرات در زمان گیرش استفاده کرد؛ البته در صورت عدم نیاز به تغییر زمان گیرش، کاهندههایی نیز وجود دارند که در زمان گیرش تغییر چندانی ایجاد نمیکنند.
کاهندههای نوع A تاثیر کمی بر روی زمان گیرش دارند، در حالی که کاهندههای نوع D زمان گیرش را عقب میاندازند. کاهندهی نوع E نیز به گیرش بتن سرعت میبخشد. کاهندهی نوع D، زمان گیرش را بین یک تا سه ساعت عقب میاندازد. برخی از مواد کاهندهی آب، میتوانند در بتن هوازایی کنند. افزودنیهای لینگین، مقدار هوای موجود در بتنرا بین 1 تا 2 درصد افزایش میدهد. همچنین بتنهایی که در آنها از افزودنیهای کاهندهی آب استفاده شده، احتباس هوای بهتری دارند.
تاثیر افزودنیهای کاهندهی آب بر روی عملکرد بتن به عواملی همچون ترکیب شیمیاییشان، دمای بتن، ترکیب سیمان و مرغوبیت آن، مقدار و حجم سیمان و وجود دیگر افزودنیها بستگی دارد.
از مواد افزودنی کاهندهی آب برای کاهش مقدار آب مورد نیاز در مخلوط بتن برای رسیدن به اسلامپ مورد نظر، کاهش نسبت آب به سیمان، کاهش حجم سیمان یا افزایش اسلاماپ بتن استفاده میشود. کاهندههای آب معمولاً بین 5 تا 10 درصد از حجم آب در بتن را کاهش میدهند. اضافه کردن افزودنی کاهندهی آب بدون کاهش مقدار آب در آن میتواند بتنی با اسلامپ بیشتر تولید کند. هر چند نرخ کاهش اسلامپ تغییری نمیکند و در برخی موارد حتی افزایش نیز مییابد (نمودار پایین). کم شدن اسلامپ بتن در زمان کوتاه، باعث کم شدن کارایی بتن و کاهش فرصت برایبتنریزی میشود.
در این نمودار نرخ کاهش اسلامپ در سه بتن مختلف نمایش داده شده. همان طور که مشاهده میکنید، اضافه کردن کاهندهی آب باعث کاهش نرخ کم شدن اسلامپ نمیشود و حتی شیب آن را بیشتر نیز میکند. نمودار افقی نشاندهندهی زمان با واحد دقیقه و نمودار عمودی نشاندهندهی مقدار اسلامپ به میلیمتر میباشد.
افزودنیهای کاهندهی آب، به دلیل آن که نسبت آب به سیمان را در بتن افزایش میدهند، باعث بالا رفتن مقاومت بتن میشوند. برای بتنهای مختلف در شرایط مشابه، مقاومت بیست و هشت روزهی بتنی که در آن از کاهندهی آب استفاده شده، بین ده تا بیست و پنج درصد افزایش داشته است. با وجود این که این نوع افزودنیها، باعث کاهش آب در بتن میشوند و تصور عمومی این چنین است که باید جمع شدگی را نیز کاهش دهند، اما مشاهدات و تحقیقات نشان داده که مقدار جمع شدگی به دلیل تبخیر را بیشتر نیز میکنند. هر چند معمولاً نقش کاهندههای آب در مقایسه با دیگر عوامل ایجاد جمع شدگی در بتن، خیلی کمتر است. استفاده از کاهندهی آب برای کاهش مقدار سیمان و آب درمخلوط بتن، با ثابت نگه داشتن نسبت آب به سیمان، در مقاومت فشاری بتن تغییری ایجاد نمیکند یا آن را کاهش میدهد؛ همچنین میتواند باعث کاهش نرخ اسلامپ نیز شود.
افزودنیهای کاهندهی آب بر پایهی مواد شیمیایی استفاده شده در تولیدشان، میتوانند باعث کاهش، افزایش یا عدم تغییر مقدار آب انداختگی بتن شوند. کاهش آب انداختگی در سطوح صافی که شرایط خشک شدن سریع را دارند، مشکلاتی ایجاد میکند. از کاهندههای آب میتوان برای ایجاد تغییرات در زمان گیرش استفاده کرد؛ البته در صورت عدم نیاز به تغییر زمان گیرش، کاهندههایی نیز وجود دارند که در زمان گیرش تغییر چندانی ایجاد نمیکنند.
کاهندههای نوع A تاثیر کمی بر روی زمان گیرش دارند، در حالی که کاهندههای نوع D زمان گیرش را عقب میاندازند. کاهندهی نوع E نیز به گیرش بتن سرعت میبخشد. کاهندهی نوع D، زمان گیرش را بین یک تا سه ساعت عقب میاندازد. برخی از مواد کاهندهی آب، میتوانند در بتن هوازایی کنند. افزودنیهای لینگین، مقدار هوای موجود در بتنرا بین 1 تا 2 درصد افزایش میدهد. همچنین بتنهایی که در آنها از افزودنیهای کاهندهی آب استفاده شده، احتباس هوای بهتری دارند.
تاثیر افزودنیهای کاهندهی آب بر روی عملکرد بتن به عواملی همچون ترکیب شیمیاییشان، دمای بتن، ترکیب سیمان و مرغوبیت آن، مقدار و حجم سیمان و وجود دیگر افزودنیها بستگی دارد.
دلایل زیادی برای ایجاد ترک خوردگی در بتن وجود دارد. ترک خوردگی خود معمولا معلول نوعی آسیب دیدگی دیگر است، اما میتواند باعث گسترش آسیب دیدگی و به وجود آمدن انواع دیگر آسیب دیدگی بتن نیز شود.
چرخهی انجماد و ذوب شدن آب، واکنشهای قلیایی و حملهی سولفاتی میتواند باعث ترک خوردن بتن شود. همچنین بتنی که بتنریزیاش به شکل استاندارد انجام نشده است، میتواند در زمان عملآوری دچار ترک خوردگی شود.
تمامی سیمانهای پرتلند هنگام هیدراسیون و عملآوری دچار جمع شدگی (هر چند کوچک) میشوند. جمع شدگی شکلهای مختلفی از جمله جمع شدگی حرارتی، جمع شدگی پلاستیک، جمع شدگی بر اثر خشک شدن و جمع شدگی اتوژنیک دارد. بسیاری از متخصصین بتن عقیده دارند که فولاد تقویت شده مانع جمع شدگی و ترک خوردن بتن بر اثر حرارت میشود. اما فولاد به طور کامل جلوی جمع شدگی و ترک خوردن بتن را نمیگیرد، اگر چه سایز و میزان آن را کاهش میدهد. جمع شدگی بر اثر خشک شدن به خاطر اثرات منفی و ترکهای بسیاری که به جای میگذارد، مشهور است (تصویر پایین). این نوع جمع شدگی در زمان تبخیر آب و در هنگام گرفتن بتن و سفت شدن آن رخ میدهد. در برخی موارد، ترکهای به جای مانده از جمع شدگی بر اثر خشک شدن بسیار کوچک هستند و نیازی به ترمیم ندارند.
جمع شدگی بر اثر خشک شدن به خاطر اثرات منفی و ترکهای بسیاری که به جای میگذارد، مشهور است
جمع شدگی پلاستیک زمانی رخ میدهد که سطح بتن تازه در معرض شرایطی باشد که نرخ تبخیر را بالا میبرد؛ به طور مثال وزش باد، دمای بالا و رطوبت کم. این جمع شدگی باعث ترک خوردن بتن در زمانی که هنوز نرم است میشود.جمع شدگی پلاستیک میتواند ترکهای عمیقتری نسبت به جمع شدگی بر اثر خشک شدن ایجاد کند. در بعضی موارد، این نوع از آسیب دیدگی پیش از پایان عملآوری بتن، با بستن ترکها ترمیم میشود.
جمع شدگی حرارتی بر اثر آزاد شدن گرمای زیاد در هنگام سخت شدن بتن و بعد به سرعت سرد شدن آن رخ میدهد.بتن بر اثر تغییر دما، خصوصاً تغییر دمای سریع، تغییر اندازه میدهد. اگر اینها در طراحی محاسبه نشده باشند، منجر به آسیب دیدگی (ترک خوردن) خواهد شد.
فنداسیون نامناسب یکی دیگر از دلایل متداول ایجاد ترک در بتنها میباشد. مقاومت کششی بتن معمولاً بین 200 تا 400 psi است. نشست زمین و جابهجایی هر چند کوچک فنداسیون میتواند منجر به تغییر شرایط بتن و افزایش تنش کششی در بتن شود؛ که نتیجهی آن ترک خوردن بتن است.
ترمیم ترکهای به وجود آمده در بتن کار آسانی نیست. از این رو توصیه میشود پیش از شروع مطالعه تمامی حرکات ترکها با دقت ثبت و ضبط شود. پیش از این با روشهای سنتی و قدیمی این کار صورت میگرفت؛ اما امروزه وسایل جدید و الکترونیکی ما را در این امر یاری میکنند. حتی گوشیهای هوشمند نیز این قابلیت را پیدا کردهاند که ترکها را ثبت و تحیل کنند. برای این کار، به صورت منظم تصاویری از ترکها تهیه میشود تا حرکت و تغییرات آن مورد بررسی قرار گیرد.
بیاد داشته باشید جهت تعیین عمق ترک در بتن و میزان ترک بهتر است از تست های غیر مخرب به خصوص تست های اولتراسونیک بتن استفاده نمایید
همانگونه که در تصویر زیر می بینید اپراتور در حال تست کردن سازه و تعیین عمق ترک به وسیله این دستگاه می باشد.
حرکات باید در یک بازهی زمانی نسبتاً طولانی بررسی شوند تا مشخص شود که ترکها صرفاً به دلیل تغییر دمای فصل باز و بسته میشوند یا دلایل اساسی دیگری وجود دارد که هر لحظه ترکها را بازتر میکند. ترمیم بایستی پس از شناسایی دلیل و رفتار ترکها آغاز شود.
نقش ترک خوردن بتن در خوردگی و زنگ زدن میلگردها همیشه مشخص نیست. تحقیقات نشان داده که ترکهای با عرض کمتر از 0٫3 میلیمتر تاثیر چندانی روی خوردگی فولاد ندارند (Atimay and Ferguson, 1974). با این حال، تحقیقات دیگری (Darwin et al., 1985) (Oesterle, 1997) نشان دادهاند که خوردگی میلگردها، ارتباط مستقیمی با عرض ترک خوردگیها ندارد؛ احتمالا به این خاطر که بین ترکهای سطح بتن با عرض ترکهای نزدیک میلگردها ارتباطی وجود ندارد. ترکهایی که در طول میلگردها بر روی بتن به وجود میآیند، خرابی بیشتری به بار میآورند؛ زیرا خوردگی میلگرد در طول آن، مقاومت بتن را بیشتر کاهش میدهد. با وجود تحقیقات مختلفی که در این امر صورت گرفته است، هنوز مشخص نیست که چه ارتباطی بین عرض ترکهای بتن و خوردگی میلگردها وجود دارد. آزمایشها نشان دادهاند که کیفیت بتن، مخلوط کردن صحیح و استاندارد بتن و پوشش مناسب برای بتن، نقش مهمی در مقاومت بتن در برابر خوردگی در هنگام ترک خوردن ایفا میکنند.
از دیگر تحقیقاتی که نشان میدهند بین عرض ترک و خوردگی ارتباطی وجود ندارد میتوان به (Beeby, 1978) (Tremper, 1947) (Martin and Schiessel, 1969) (Raphael and Shalon, 1971) اشاره کرد. مباحث مفصلتر در رابطه با ترک خوردگی بتن در ACI 224 (ACI 224, 2013) آمده است.
ترمیم موفقیتآمیز ترکهای بتن غالباً کار دشواری است. نوع ترمیم مورد نیاز، به مقدار خیلی زیادی وابسته به نوع و عامل ترک خوردگیهاست. برای ترمیم ترک خوردگی، لازم است که بدانیم ترکها در حال گسترشاند یا از گسترش باز ایستادهاند. اگر ترکها مرتباً در حال باز شدن و بسته شدن باشند یا همیشه در حال باز شدن باشند، عملیات ترمیمبسیار پیچیده میشود و احتمالاً برای رفع آن نیاز به مواد تقویت کننده داریم. انتخاب و به کار بردن روش اشتباه درترمیم ترک خوردگی به مراتب از ترمیم نکردن بتن زیانبار تر است. اشتباه در انتخاب روش، شرایط اولیهی بتن را بدتر و پیچیدهتر میکند.
برای ترمیم برخی از ترک خوردگیها، از تزریق رزین اپوکسی یا پلیاورتان استفاده میشود. رزین اپوکسی معمولاً برای بازگیری بتن به کار میرود. اگر صرفاً بخواهیم جلوی نشت آب را بگیریم و ترمیم سازهای مد نظرمان نباشد، بایستی ازتزریق پلیاورتان استفاده کنیم. از رزین اپوکسی برای بستن ترک خوردگیها و نشتیهای آب کوچکتر استفاده میشود. رزین پلیاورتان نسبت به اپوکسی، انعطافپذیرتر است؛ با این حال از هیچ کدام برای ترمیم سازهای استفاده نمیشود.
همچنین جمعشدگی و ترک خوردن مواد ترمیمی بتن نیز محتمل است. این ترک خوردگی میتواند بسیار سریعتر از ترک خوردگی در خود بتن اتفاق بیفتد و ممکن است با ایجاد فشار کششی، به خود بتن نیز آسیب بزند. البته در بیشتر اوقات این ترکها بسیار کوچکاند و تاثیر چندانی بر روی ترمیم و عمر آن ندارند. تنها راه پیشگیری از آن، استفاده از مواد ترمیمی مقاوم در برابر جمع شدگی است.
خوردگی بتن تقویت شده میتواند هم عامل و هم نشانهی بتن آسیب دیده باشد. به عبارت دیگر، بتن میتواند به دلایل دیگری ترک بخورد و باعث خوردگی فولاد شود.
قلیایی بودن سیمان پرتلند (pH در حدود 12) معمولاً باعث ایجاد لایهای رویینه (غیر فعال در برابر خوردگی) در نزدیکیفولاد تقویت شده میشود. وقتی آن لایه آسیب ببیند یا از بین برود و یا بتن به شکلی آسیب ببینید که آب و هوا وارد آن شوند، خوردگی فولاد رخ میدهد. همچنین لایهی غیر فعال به وسیله یونهای کلرید جدا شده از نمکها یاکربناتاسیون بتن نیز میتواند از بین برود. کربنتاسیون واکنشی طبیعی در بتن است که در آن دیاکسید کربن موجود در جو با مواد بتن واکنش میدهد تا کلسیم کربنات به وجود آید. این واکنش، pH بتن را تا 9 پایین میآورد و بدین ترتیب خاصیت لایهی غیر فعال از بین میرود و فولاد میتواند دچار خوردگی شود. آهن با اکسید شدن در پروسهیخوردگی فولاد (به وجود آمدن اکسید آهن) دچار افزایش حجم میشود. این افزایش حجم، باعث به وجود آمدن تنش کششی در بتن و در نتیجه ترک خوردن آن میشود. که نتیجهی آن میتواند سرعت بخشیدن به روند خوردگی فولادباشد.
تحقیقات نشان داده که آسیب دیدگیهای متداولی که منجر به خوردگی فولاد میشوند شامل: چرخهی انجماد و ذوب شدن آب، حملهی سولفاتی، واکنشهای قلیایی، حملهی اسیدی و پایین آمدن قلیاییت بتن بر اثر کربنتاسیون میباشد.
به علاوه، در معرض کلراید بودنِ بتن نیز میتواند منجر به خوردگی فولاد شود. کلرایدها میتوانند تغییراتی در لایهی غیر فعال ایجاد کنند و شتاب بیشتری به روند خوردگی بدهند. کلرایدها از چندین راه مختلف میتوانند به بتن وارد شوند. اضافه کردن سدیم کلراید یا منیزیم کلراید به بتن، برای جلوگیری از یخ زدن آب یا ذوب کردن برفها، متداولترین راه ورود کلرایدها به بتن است. همچنین کلرایدها میتوانند در ماسه، سنگدانهها و آب مورد استفاده در مخلوط بتن نیز موجود باشند. سازههای واقع شده در محیطهای نزدیک به دریا نیز در معرض کلراید موجود در آب دریا قرار دارند. همچنین در گذشته مرسوم بود که برای بالا بردن سرعت هیدراسیون و سفت شدن بتن در مناطق سردسیر، به آن کلراید اضافه میکردند.
میزان کلراید بسیار بالا در آب، منجر به خوردگی فولاد تقویت شده شده است.
وقوع خوردگی فولاد معمولاً (نه همیشه) با دیده شدن زنگ آهن بر روی سطوح خارجی بتن یا شنیده شدن صدای پوکی در هنگام ضربه زدن به بتن با پتک شناسایی میشود. همچنین دستگاههای مختلف الکترونیکی بدین منظور طراحی شدهاند که میتوان برای شناسایی خوردگی فولاد از آنها استفاده نمود. زمانی که آسیب دیدگی به وسیله خوردگی فولاد تایید شد، بسیار حیاتی است که عامل یا عوامل خوردگی نیز تعیین گردند تا بر اساس آن مشخص گردد که چه روش ترمیمی بایستی در دستور کار قرار گیرد. بعد از پیدا کردن دلیل خوردگی و جلوگیری از آن، عملیات ترمیم بتن و فولاد آغاز میشود. فولاد خورده شده میتواند به قسمتهای دیگری از بتن نیز نفوذ کنند. بسیار مهم است که در طول ترمیم، تمامی این نواحی شناسایی و به طور کلی پاکسازی شوند.
چرخهی انجماد و ذوب شدن، یکی از عوامل متداول در آسیب دیدگی بتن در مناطق سردسیر است. برای رخ دادن این نوع آسیب دیدگی، سه فاکتور زیر باید موجود باشند:
دمای هوا تا حد انجماد و ذوب شدن تغییر کند
بتن در تماس با آب و یا در معرض رطوبت باشد
تخلخل بتن نامناسب باشد
همانطور که احتمالا میدانید، آب ویژگی خاصی دارد که در هنگام منجمد شدن، بر عکس بقیهی مایعات حجمش افزایش پیدا میکند. در حضور تمامی این 3 فاکتور، آب در داخل بتن یخ میزند و حجمش 9 درصد افزایش پیدا میکند. این افزایش حجم، باعث ترک خوردن و انفصال بتن میگردد. بعد از ذوب شدن آب، جا برای ورود مقدار آب بیشتری فراهم میشود و در نوبت بعدی انجماد آب، بتن بیش از پیش آسیب میبیند. این چرخه مدام تکرار میشود و هر بار، آسیب بیشتری به بتن وارد میشود؛ به همین دلیل به آن آسیب دیدگی به وسیلهی چرخهی انجماد و ذوب شدن آبمیگویند.
نرخ پیشرفت آسیب دیدگی به وسیلهی چرخهی انجماد و ذوب شدن آب، به تعداد چرخهها، دما در هنگام انجماد،تخلخل بتن و شرایط محیطی بتن بستگی دارد.
همانطور که قبلاً نیز به آن اشاره کردیم، استفاده از سنگدانههای بیکیفیت هم میتواند در رخ دادن این نوع آسیب دیدگی موثر واقع شود. سنگدانههای بیکیفیت و نامناسب، میتوانند آب را جذب کنند و سپس در چرخهی انجماد و ذوب شدن آب ترک بخورند.
در دههی چهل میلادی، تحقیقات گسترده برای جلوگیری از آسیب دیدن بتن به وسیلهی انجماد و ذوب شدن آب آغاز شد. سد انگستورا (Angostura) نخستین سازهای بود که در آمریکا ساخته و در آن تدابیری برای مقابله با این نوع آسیب دیدگی تدارک دیده شد. بدین صورت که با اضافه کردن مواد حبابزا به مخلوط بتن و ایجاد حبابهای هوا در آن، فضایی برای افزایش حجم آب در هنگام انجماد در نظر گرفته شد. در این صورت، چرخهی انجماد و ذوب شدن آب، کمترین آسیب را به بتن میزند، مگر این که شرایط آب و هوایی ویژه باشد یا سنگدانهها دارای کیفیت و مرغوبیت مناسب نباشند.
این نوع آسیب دیدگی اکثراً در بتنهای قدیمی دیده میشود؛ در ساخت و سازهای جدید، با استفاده از مواد حبابزا دربتن، آسیب دیدگی به وسیلهی انجماد و ذوب شدن آب به حداقل رسیده است.
برای جلوگیری از آسیب دیدگی بتنهایی که در معرض چرخهی انجماد و ذوب شدن آب قرار دارند، از مواد ویژهای استفاده میکنند تا جذب آب بتن به حداقل برسد و از پیشروی آسیب دیدگی بتن جلوگیری شود.
ترمیم بتن آسیب دیده به وسیلهی چرخهی انجماد و ذوب شدن آب، معمولاً با جایگزینی بتن صورت میگیرد. آزمایشها و تجربه نشان داده است که ترمیمهای مختصر و کوچک، پاسخگو نیستند و دوباره به وسیلهی همین عامل آسیب میبینند. بسیار مهم و حیاتی است که ترمیم انجام شده، ضخامت کافی را برای جلوگیری از وقوع این نوع آسیب دیدگی در آینده را دارا باشد. در غیر این صورت، آسیب دیدگی ادامه پیدا خواهد کرد و ترمیم دوام چندانی نخواهد داشت.